محل تبلیغات شما

 سفر مرا به زمین های استوایی برد،

 و زیر سایه آن بانیان سبز تنومند

 چه خوب یادم هست،

 عبارتی که به ییلاق ذهن وارد

شد:

 وسیع باش، و تنها، و سر به زیر، و سخت.


من از مصاحبت آفتاب می آیم

کجاست سایه ؟

ولی هنوز قدم ، گیج انشعاب بهار است،

و بوی چیدن از دست باد می آید،

 و حس لامسه پشت غبار حالت نارنج،

به حال بیهوشی است.


 در این کشاکش رنگین کسی چه می داند،

 که سنگ عزلت من،

در کدام نقطه فصل است؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها